آدمها دو دسته اند :
اول : اونهایی که عاشق هستند !
دوم : اونهایی که بعداً عاشق می شوند !
اگه اقسام دیگه ای از انسان ها رو دیدید ، بدونید که اونا اصلاً آدم نیستند ! مثلاً اونهایی که اون یه تیکه بتُن  توی سینه شون ، اجازه عاشق شدن بهشون نمیده و خودشون رو با چیزهای دیگه سرگرم می کنن ! ...

ببخشید ! یک لحظه !
بعدالتحریر :
فرمودند که در شأن شمای روحانی نیست که از عشق و عاشقی بنویسی !
من ، پست حذف بکن نیستم ! چون معتقد نیستم که صحبت از عشق ، خلاف شأن منه !
عشق یه مسئله انسانی و الهیه !
اگه من در موردش حرف نزنم کی حرف بزنه ؟ اگه خلاف شأن بود ، پیامبر خدا ازش حرف نمی زد ! واقعا متاسفم ! ... دلگیرم !
حداکثر کاری که میتونم بکنم اینه که ادامه پست رو ببرم توی ادامه مطلب که توی صفحه اول نباشه !
حالا خوبه وارد جزییات بحث نشدم ! ... والّا !!

ببخشید ! ادامه بحث ، پیش روی شماست :
خدا ، آدمها رو جوری آفریده که عاشق بشن ! پس هم آدم مخلوق خداست و هم عشق !
و « عشق » در نگاه من ، از اون جهت که مخلوق خداست ، زیباست و عزیز و شایسته احترام و پاس داشتن !
زمینی و آسمونیش هم فرقی نمیکنه ، هر دوش آدمو می بره اون بالا بالاها ! ... جاهای خوب ! ... احساسات خوب !
( البته عشق زمینی و عشق آسمانی ، از یه سری جهات ، تفاوت دارند ها ، ولی از این جهت که گفتم فرقی نمیکنند )
...
شما عاشقید ؟ ... ... نه ! منظورم این نیست که حالتون بَده !
می خوام بدونم در حال حاضر ، کسی هست که دوستش داشته باشید ؟
منظورم عشق آسمانی و الهی نیست ! منظورم دقیقاً یه عشق زمینیه !
اصلاً تا حالا عشق رو تجربه کردین ؟

یک تجربه عاشقانه برای اونهایی که عاشق شدن :
اگر از عشق و معشوق تان ، نگاه بانی و پاس داری کنید ، بی تردید ، شیدایی و شور عشقتان چند چندان خواهد شد !
دامن عشقتان را از معامله های زمینی  و هوس های شهوانی پالوده دارید تا معجزه عشق ، خودتان و زندگیتان را ، « کن فیکون » کند .
حرمت عشق و معشوق دیگران را هم داشته باشید ! نه اجازه دهید نگاه و تمنّایی آلوده ، دامن عشق و معشوق تان را آلوده کند و نه با نگاه و تمنّایی آلوده ، دامن عشق و معشوق دیگران را بیالایید !
وای از غوغای نگاه ها و تمنّاهای آلوده ، در کوچه و بازار و خیابان های شهر !
وای از آدم هایی که با عشق و معشوق خودشان و با عشق و معشوق دیگران ، معامله های زمینی می کنند !!
هاااااااااااای عاشقان ! هشدار !!
هاااااااااااای عاشقان ! زنهار !!

و یک تجربه عاشقانه برای اونهایی که هنوز عاشق نشدن :
غصه نخورید ! این لحظه جادویی و رویایی ، روزی به سراغ شما هم خواهد آمد ... منتظرش باشید !
شما هم حرمت معشوق تان را پاس بدارید ... از همین حالا ! از همین حالا که عشق ، به سراغتان نیامده !
پاک باشید و پالوده بمانید ، به حرمت آن معشوقی که هنوز نیامده و حتی نامش را هم نمی دانید ، ولی دیر یا زود می آید و قلب شما خانه اوست !
تجربه عشق می گوید اگر پاک باشید و هوای دلتان را داشته باشید ، آن لحظه جادویی زودتر به سراغتان خواهد آمد ! ... خیلی زود !
خانم هستید یا آقا ، دختر یا پسر ، فرقی نمی کند !
از همین حالا ، به احترام آن معشوقی که هنوز نیامده و حتی نامش را هم نمی دانید ، پاک باشید و دامن دلتان را از آلودگی ها برگیرید و عاشقی را تمرین کنید و ... ... ... ... و منتظر بمانید !
حواستان باشد که طعم عشق ملس است و مزه هوس ، گَس ! نکند اشتباه بگیرید اینها را !
به پویندگان مسیر عشق ، می گویند : توقف ممنوع ! لطفاً سریعتر حرکت کنید !
اما گمراهان جاده هوس ، به وصال که می رسند ، بهشان می گویند : آخر خط عشق ! لطفاً پیاده شوید !
عطشی بود که سیراب شد و میلی بود که به سرانجام رسید و تمام شد و رفت ! ... هان ؟

پ.ن : اووووووووه !! چرا اینقدر طولانی شد ؟ من آخرش می میرم و آرزوی نوشتن یه پست کوتاه رو با خودم میبرم به روضة من ریاض الجنة